VoIP با استفاده از MATLAB قسمت دوم

در بخش قبل کلیاتی در رابطه ی با VoIP توضیح داده بودم. در این قسمت می خواهم راه اندازی شبکه ارتباط صدا را به کمک شبکه محلی به کمک سیمولینک متلب توضیح بدم.

ادامه نوشته

VoIP با استفاده از MATLAB قسمت اول


نمیدونم چند سال پیش شما از نعمت تلفن برخوردار بودید. اون زمان مثل الان صنعت مخابرات اینقدر پیشرفت نکرده بود. تلفن ها به وسیله شبکه ای از سوئیچ های مکانیکی به هم وصل بودند. تلفن های آنالوگ رو یادتون هست. هر شماره که می خواستید بگیرید انگشتتون روی عدد مورد نظرتون می گرفتید و چرخونک رو یه دور می چرخوندید و بعد ولش می کردید. به اندازه عدد صدای تق تق میومد. هر عدد یک رله تو مرکز مخابرات رو براتون وصل میکرد که درنتیجه با اتصال رله ها شما به گیرنده مورد نظر وصل میشدید. سیستم ساده در عین حال عظیم و پر سروصدایی بود. تا اینکه تکنولوژی پیشرفت کرد و بستر میکروالکترونیک جای خودش رو به تجهیزات مکانیکی داد.

اما امروزه شبکه عظیم اینترنت تکنولوژی شبکه ISDN رو هم در برمیگیره که علاوه بر امکان تبادل اطلاعات صدا و تصویر رو به صورت زنده ارسال و دریافت کنید. شما با هر سیستمی وارد اینترنت می شوید، سیستم شما دارای یک IP است که نماینده اتصال شما به شبکه است. تمامی اعضای شبکه بسته به میزان مجاز بودن می توانند با شما اطلاعات رد و بدل کنند. شما به آسانی می توانید از صدای آنالوگ خود نمونه برداری کنید، اطلاعات را کد کرده و سپس فشرده و به مقصد مورد نظر ارسال کنید. ارسال صدا بر روی شبکه را VoIP (Voice over IP) می گویند.

چند سالی هست که VoIP  توی ایران مورد استقبال قرار گرفته. علت اصلی هم ارزون بودن در عین حال با کیفیت بودن ارتباط صوتی به وسیله این تکنولوژی است. بهتره که دانشجویان هم از مرحله پرت نباشن یک آشنایی اولیه نسبت به مسئله داشته باشند.

توی قسمت بعدی امکان برقراری صدا بین دو کامپیوتر درون شبکه محلی رو به کمک MATLAB توضیح میدم.

شعر کردی پاییز

دووباره دیمه‌ی ئیواره‌ی پاییز

له قابی زه‌ردی فه‌سلی گه‌لاریز

پاییز ره‌ونه‌ق گرت وه نه‌فه‌سی یار

ده‌رچوو ته‌م و غه‌م له جه‌سته‌ی بیمار

دووباره دیمه‌ی هه‌میشه وه‌هار

جوور ئه‌وسا سه‌وز و گه‌ش و بی قه‌رار

ئه‌و وه‌هاری ره‌نگ ، من زه‌رد چوو خه‌زان

من له گیان که‌ندن ، ئه‌و له گول واران

دووباره دیمه‌ی چمانی سه‌راو

سه‌راو چه بویشم خودی خوه‌ره‌تاو

وه‌نیم نگاهی یادی جاران کرد

ئازای ئه‌نامم ههنگوین‌واران کرد

دووباره دیمه‌ی ئیواره‌ی پاییز

په‌یمانه‌ی سه‌برم له‌بریز بی له‌بریز

سلامی کردم ، گولی وه‌پی دام

وت گول ئه‌رای چه؟ من خود گول سیمام

 

برگرفته از

http//xoshawisty.mihanblog.com

راه اندازی Xmega A

توی پست قبل کمی درباره میکروکنترلر ATxmega توضیح دادم. بخش قبلی صرفا کلیاتی برای آشنایی با این میکروکنترلرها بود. مهم تر از آشنایی کار با میکرو کنترلر هست. تو این بخش سعی می کنم لازمه راه اندازی این میکرو را بیان کنم.

ادامه نوشته

Bye Bye ATmega




تقریبا تمام مهندسین برق با میکروکنترلرهای سری ATmega شرکت Atmel آشنایی دارند. کمتر دانشجوی مهندسی برق گرایش الکترونیک رو می تونید پیدا کنید که میکروهای ATmega16 با اون همه پایه که شبیه هزارپای دنیای الکترونیک هست رو ندیده باشه یا باهاش کار نکرده باشه. وجود مدل DIP این میکروکنترلر و امکان استفاده بر روی بردبورد و کارکرد ساده ی اون سلامی به دانشجوها برای ورود به دنیای میکرو بود. ولی باید قبول کنیم هر سلامی یک خداحافظی هم دارد.

ادامه نوشته

در خواست کمک

در ادامه مطلب بخوانید

ادامه نوشته

بازگشت یک قهرمان

سلام به همگی

چند روز پیش داشتم تو اینترنت چرخ میزدم که یاد وبلاگ قدیمی بچه های برق افتادم. آخرین بار که تو وبلاگ پست گذاشته بودم، چند باری سراغ وبلاگ رفتم ولی تقریبا هیچ کس فعالیت نمیکرد. اما الان می بینم که وبلاگ همچنان پرچمش بالاست. خیلی زور زدم که بتونم نام کاربری رو به یاد بیارم تا دوباره پست بذارم. واقعا دوشوار بود. اما بالاخره موفق شدم.

از خانم صباحی که تا الان وبلاگ رو سر پا نگه داشته بسیار ممنونم. ولی دو نقد جدی به عملکرد ایشون وارده.

من خودم هیج وقت به کپی پیست (PASTE) اعتقادی نداشتم. البته تا یه حدی اشکال نداره. این وبلاگ یه جورایی نمایندگی بچه های برق 88 رو داره. پس هر چی تو وبلاگ میاد و میره به پای بچه های برق 88 نوشته میشه.

دومی اینکه وبلاگ یه کم باست (بایستی) مطالبی مربوط به رشته تحصیلاتی بچه ها توش باشه.

من با این دو نقدی که کردم، قصد دارم مطالبی از خودم در رابطه با رشته تحصیلی و نرم افزار و فرصت های شغلی پیش پای خروجی های برق رو تو وبلاگ بذارم تا بچه ها بتونن در آینده، سر کار ازش استفاده کنند. البته خارج از موضوعات هم می نویسم (نگید که نگفتم).

امیدوارم که وبلاگ با همین قوت به کار خودش ادامه بده و بتونه مخاطبای بیشتری هم از داخل و هم از مجموعه ورودی های برق 88 به خودش جذب کنه.

جا داره یک بار دیگه ورود قهرمانانه اینجانب رو به اهالی فرهنگ و هنر و ورزش و ... تبریک عرض نمایم. :)

استاد حل تمرین در خانه 2

سلام

چند هفته پیش بود که من پستی با عنوان استاد حل تمرین در خانه گذاشته بودم که با استقبال نسبتا خوبی از طرف دوستان روبرو شد و یک سری شون پیگیر آموزش برنامه Matlab شدند. این به من روحیه رو داد که کارم رو ادامه بدم. اگه پست قبلی رو  خونده بودید چگونگی مشتق گیری با برنامه متلب رو گفته بودم. قرار بود ادامه کار رو با انتگرال گیری شروع کنم. اما به خاطر صحبت هایی که با بعضی از دوستام داشتم می خوام یه کم عقب بیام. اما برای شما هم که یه کم می دونید چیزای خوبی هم دارم. امروز رسم نمودار رو با هم بررسی می کنیم.

متلب یا Matlab مخفف Matrix Laboratory است. علت اسمش اینه که توانایی زیادی برای مسائل ماتریسی است. در واقع هر عددی که به متلب می دیم به عنوان یه ماتریس می شناسه. متلب زبان قوی برای محاسبات عددی،شبیه سازی و رسم و برنامه نویسی است. وقتی واسه یکی از دوستام از متلب می گفتم، گفتش این کارایی که تو با متلب می کنی با Maple هم می شه انجام داد. من باز به اون توصیه کردم که متلب کار کنه. چون Maple برنامه ای صرفا ریاضی است. اما کاربرد متلب خیلی فراگیرتره. موقعی که حل تمرین فیزیک 2 داشت بهمون متلب یاد می داد گفت شاید اینایی که بهتون می گم واسه مهندسی برق خیلی به کارتون نیاد اما اگه از قبل یه چیزایی بدونید کار راحت تر می شه. مطالبی که گفته می شه بیشتر برای آشنایی نه کاملا مهندسی از اونه. اما در همین حد خیلی به کارتون می یاد.

ادامه نوشته

استاد حل تمرین در خانه 1

به نام خدا

سلام

از وقتی که من یاد گرفتم چه جوری با برنامه ی متلب (فکر نکیند بی سوادم. درستش متلبه نه مطلب) مشتق و انتگرال بگیرم،  معادله ی معمولی و دیفرانسیلی حل کنم، نیازی به وقت گذروندن برای حل تکلیفام نداشتم. البته این رو هم بگم که اینقدر زیاده روی کردم که یادم رفته چه طور باید مشتق گرفت. با اینکه که من طرز استفاده اش رو می گم اما سعی کنید زیاد ازش استفاده نکنید. این واسه موقعیه که بزرگ شدی، خیر سرت مهندس شدی، دیگه حال نداری بگی دو دو تا چند تا میشه، چه برسه به اینکه معادله دیفرانسیل حل کنی.


ادامه نوشته

معلم ما کجاست؟

به نام آفریننده خرد و آموزنده ی کتاب و حکمت به حضرت محمد (ص).

سالروز شهادت استاد مطهری بر تمام دوست دارانش تسلیت باد

معلم واژه ای آشنا برای ما اما بسیار غریب است. از روزهای اول می شناسیم اما نمی دانیم. از معلم می گوییم اما نمی فهمیم. ما معلم خود را نشناختیم. مطهری معلم بود. معلم کلاس بی صندلی. معلم مدرسه زندگی. معلم دانش آموزان تشنه. مقامش بلند بود به اندازه معلم. حرفش حق بود. او رفت ما او را نشناختیم.

می خواهم بگویم خوشا به حالت که رفتی. رفتی و نماندی. می دانم که زنده ای و می بینی. پس حال ما را بنگر. ببین انسانهای پست چگونه لباس معلمی بر تن کردند. آبرو نزدشان همچون آب دهان است وحیا مانند لباس چرک. دروغ ابزارشان و تخریب روششان. از مردم برای خود چهار پا ساختند. افسارشان را در دست گرفتند و بر آنها سوار شدند. مردم نیز از همه نادانترند. زیرا خیال می کنند که می دانند. پس جایگاه معلم کجاست. درد دارند. اما چه دردی. آیا درد فلان رئیس جمهور و نخست وزیر و که و که دارند. نه دردشان درد بی معلمی است. همچون آتشی است که جان می سوزاند اما دود ندارد. افروخته می شود اما نور ندارد. خاکستر می شود، می رود در چشم و اشک می شود. ما معلم خود را گم کرده ایم. مطهری پیش معلم ماست. همه معلمان درس ایثار پیش معلم ما هستند. بیا به دنبالش بگردیم. چشمانت را باز کن تا او را ببینی. معلم پیش ماست.

شاخنامه


(خان هشتم: نبرد رستم و استاد)

چو خورشید قد برافراشت ز شرق

پرید تهمتن از زمین همچو برق

به سهراب گفت آور آن بنز سیاه

بپا تا نیاندازیش جان دل توی چاه

به تهمینه داد گبر را تند و تیز

که آن را اتو کن صاف و تمیز

بدو گفت مرا سخت کاری است اضاف

مرا بر نیاید بیش از این بس گزاف

که باید کنم هفت خان زیر و رو

از آن پس گزارش کنم A4 یه رو

که استاد گل رو آن را نظارت کند

 نگاهی به این بنده بی بضاعت کند

 سوار بر ناز ماشین خود رخش شد

بگازید و دود در هوا پخش شد

گذر کرد از آن هفت خان با تلاش

همان گونه فردوسی گفت براش

ادامه نوشته