رمضان مبارک O_o

می گویند

         هر وقت آب می نوشی

                      بگو یا حسین(ع)،

  این روزها که

           آب می بینی و نمی نوشی

                       آرام بگوی یا اباالفضل(ع)

رمضان مبارک O_o

بخت امسال برایم  یار است!

     عطشت راعطشم غمخوار است.

" بفداى لب عطشان حسین "

       اولین ذکر پس از افطار است ...


وضوی 0 و 1 ها

 

شرکت کننده در این طرح پس از ثبت نام، کافی است یک بار به صورت دقیق همه وسایل دیجیتالی خود را چک کند و موارد نامناسب را از حافظه های خود پاک کند و دور بریزد. این وسایل می تواند شامل اینها باشد:

 

لپ تاپ - موبایل - سی دی ها - دی وی دی ها - لوح های فشرده - حافظه های فلش - هاردهای اکسترنال - صندوق ایمیل - حافظه اس ام اس های موبایل - کامپیوتر خانگی و ...

 

همه محتواهای نامناسب از قبیل عکس، فیلم، کلیپ، موسیقی، پیامک، ایمیل، برنامه های نصب شده و ... باید از بین برده شود.

برای ثبت نام بکلیک

برگرفته از:vozoo.ir

 

 

شهید حسین مومنی

حسین مؤمنی داشنجوی مکانیک ورودی 87 دانشگاه خودمونه که مسئول اردوی جهادی پارسال دانشگاه تو یکی از روستاهای شهرکرد بود. آخرین نفری بود که داشت برمی گشت. در حال برگشت با ماشین تو مسیر اصفهان ماشینش چپ می کنه و فوت می کنه.رییس دانشگاه نسبت به مرگش مشکوک بود شاید به این خاطر که فاصله ی بین شهادت ایشون و شهید رضایی نژاد فقط ۵ روز بوده.خبری در مورد این که نتیجه بررسی ها چی شده ندارم.

تو لینک زیر توضیحات تقریبا همیناست ولی یه سری عکس دیگه هم هست

شهید حسین مومنی

شهید حسین مومنی

شهید حسین مومنی
بسیجیه واقعی کسیه که برای خدمت به دیگران جونش را هم فدا کنه.
برای شادی روحش صلوات و فاتحه ای بخونید.

برگرفته از:raygah.ir

مردی لایق

پسری از مادرش پرسید: چگونه خواهم توانست برای خودم زنی لایق پیدا کنم؟
مادرش گفت نگران پیدا کردن زن لایق نباش.
روی مردی لایق شدن تمرکز کن!!!
ادامه نوشته

؟؟؟

ای که دائم به جهان منتظر منتظری
گیری از مردم دانا ز ظهورش خبری

روز و شب ذکر زبان تو بود یا مهدی
در فراقش غم دل داری و اشک بصری

فرض کن، حضرت مهدی به تو ظاهر گردد
بر در خانه و یا بر سر کوی و گذری

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی
باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟

دیده ای هست تو را قابل دیدار امام
می توانی تو به خورشید جمالش نگری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟
لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت
داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

گر بپرسد ثمرت چیست تو از طول حیات
داری از بهر ارائه سند مختصری؟

ور بپرسد عملت چیست ز بگذشتن عمر
در عملکرد تو باشد عمل معتبری؟

برده ای نان و غذا بهر مساکین یک شب
یا تو داری ز یتیمان و فقیران خبری؟

در پی امر به معروف و نهی از منکر
بوده ای بهر محبان ولایت سپری؟

هیچ گه داشته ای بهر ظهور حضرت
ناله نیمه شب و ذکر دعای سحری؟

آن چنان هست که افسرده و غمگین نشوی
گر بگیرد " سِمت تو"  بدهد بر دگری؟

داری آمادگی آنکه اگر حضرت خواست
از سر مال جهان بهر خدا در گذری؟

واقفی از عمل خویش تو بیش از دگران
می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟

گر از این جمله که گفتم همه را دارایی
خوش به حال تو که خود ساخته و منتظری

ور از این گفته تو را هست قصوری بیگی
توبه کن بلکه ز محبوب بیابی اثری

 

قصد بازگشت نداريم؟

بچه داری آقایون .^.

بــرای آنکه بـاید بـاشد و نـیـست ._.

      یکی می پرسد اندوه تو از چیست؟

           سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟

     برایــش صــادقـانه مـی نویـســم،

            بــرای آنکه بـاید بـاشد و نـیـست ...

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

آسمان فرصت پرواز بلندی است

    قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
 
 
 
 

مناجات با خدا از شهيد چمران


 

shahid-chamran2 



خدایا
عذر میخواهم از این که بخود اجازه میدهم که با تو راز و نیاز کنم
عذر میخواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود میکنم
در حالی که خوب میدانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم ,
عجیب آنکه
از خود میگویم
منم میزنم
خواهش دارم و آرزو میکنم
خدایا…
تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم
تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم
تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم
تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی
تو مرا به آتش عشق سوختی
تو مرا در توفان حوادث پرداختی , در کوره ی غم و درد گداختی
تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی
و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.

خدایا …
تو به من
پوچی لذات زود گذر را نمودی
ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی
خدایا

تو را شکر میکنم
که از پوچی ها و ناپایداریها و خوشیها و قید و بندها آزادم نمودی
و مرا در توفانهای خطرناک حوادث رها کردی و در غوغای حیات در مبارزه ی با ظلم و کفر غرقم
نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.
فهمیدم : سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست
بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم
و بالاخره شهادت است

  همه چیز از یه نقطه شروع شد

همونجایی که سرتو گذاشتی رو زانوهام

و من حس کردم سال هاست که میشناسمت…


دعوتید به کهکشان بی انتهایم


به خانه ای در مسیر گرداب

به تونل زمان



به ناممکن ترین...

...I just had a supernova in my life,dude!u know 


منتظرم- با احترام






زاویه دید

این همه میگن زاویه ی دید مهمه یعنی چی؟!

یعنی این:

زاویه دید

 

دو انتخاب ، آمدنت یا نیامدنت؟!

 

دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،


  گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،

    دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛

       کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!